12.6 C
تهران
سه‌شنبه, 11 نوامبر , 2025, ;ساعت: 06:03
Islamic Revolution’s leader Ayatollah Ruhollah Khomeini (L) presents newly appointed Prime Minister of Iran, Mehdi Bazargan (R) during a press conference, on February 5, 1979 in Tehran. [Photo by GABRIEL DUVAL/AFP via Getty Images]
Islamic Revolution’s leader Ayatollah Ruhollah Khomeini (L) presents newly appointed Prime Minister of Iran, Mehdi Bazargan (R) during a press conference, on February 5, 1979 in Tehran. [Photo by GABRIEL DUVAL/AFP via Getty Images]

بازخوانی اسناد تاریخی آرشیو ملی بریتانیا: مخالفت دولت انگلیس با سرنگونی جمهوری اسلامی بعد از «انقلاب ۵۷»

0
(0)

-براساس اسنادی که «میدل ایست مانیتور» در آرشیو ملی بریتانیا به آن دست پیدا کرده است، یک سال پس از آغاز جنگ ایران و عراق، چندین ایرانی تبعیدی وفادار به پادشاهی پهلوی به وزارت خارجه بریتانیا مراجعه کرده‌اند. آنها به دنبال حمایت برای برنامه‌هایی بودند که انقلاب علیه حکومت روح‌الله خمینی را شعله‌ور سازد؛ حکومتی که بریتانیا آن را به رسمیت شناخته بود.
-در این گزارش آمده پس از پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷، موجی از سیاستمداران، نظامیان، متخصصان، دانشجویان و بازرگانان ایرانی به تبعید در اروپا و آمریکا رفتند. این افراد از خارج تلاش کردند حمایت غرب، به ویژه بریتانیا و آمریکا، را برای مقابله با انقلاب اسلامی جلب کنند.
-اردشیر زاهدی وزیر خارجه دولت شاهنشاهی ایران، از طریق دوستش جولیان امری نماینده محافظه‌کار حامی مداخله و سیاستمدار اسرائیلی شناخته‌شده، پیامی به وزارت خارجه ارسال کرد. زاهدی ادعا کرد که رژیم خمینی «نزدیک به مرحله پایانی خود است.»
-آ. ه. صاحب‌دوانی تاجر ایرانی مقیم بریتانیا برای گروهی به نام ارتش آزادیبخش ایران درخواست حمایت بریتانیا را مطرح کرد. در دیداری با مقامات وزارت امور خارجه، وی گفت این گروه در چند پایتخت اروپایی فعال است.
-مارشال دبلیو.جی هرینگتون معاون نیروی هوایی بریتانیا پس از دیدار با دریاسالار کمال حبیب‌اللهی آخرین فرمانده نیروی دریایی شاهنشاهی ایران پیش از انقلاب۵۷ گفت که او و همکارانش در گروه «آزادگان ایران» به کشورهایی مانند بریتانیا به‌ عنوان منبعی برای «حمایت اخلاقی» نگاه می‌کنند. هرینگتون معتقد بود که آنها «مشتاق هستند پایگاهی- احتمالاً در یک جزیره‌- برای فعالیت و تأثیرگذاری بر امور ایران به دست آورند.»
– سرانجام در اواسط نوامبر ۱۹۸۱ [آبان۱۳۶۰] سر جان گراهام معاون وزارت خارجه در دیدار با شماری از مقامات سابق ایران با رد هرگونه دخالت بریتانیا در امور ایران، به آنها گفت که رژیم انقلابی «احتمالاً موقعیت خود را تثبیت خواهد کرد و به‌ تدریج نظم بیشتری بر کشور و اقتصاد حاکم خواهد ساخت.»

————————————————-

سند 1

بر اساس اسناد دولت بریتانیا که از آرشیو ملی این کشور در دسترس قرار گرفته است، بعد از انقلاب اسلامی در ایران در سال ۱۳۵۷، گروهی از مخالفان جمهوری اسلامی چندین درخواست از دولت بریتانیا برای پشتیبانی از تلاش‌های نظامی و سیاسی با هدف سرنگونی نظام مطرح کردند اما بریتانیا با آن درخواست‌ها مخالفت کرده است.

عامر سلطان در گزارش مفصلی که ۷ ژوئیه ۲۰۲۵ (ششم تیرماه) در «میدل ایست مانیتور» منتشر شد با ارائه برگه‌هایی از اسناد وزارت خارجه بریتانیا به شرح وقایع آن دوران مربوط به تلاش ایرانی‌های در تبعید برای جلب حمایت بین‌المللی با هدف سرنگونی جمهوری اسلامی در همان ابتدای انقلاب پرداخته است.

در این گزارش آمده پس از پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷، موجی از سیاستمداران، نظامیان، متخصصان، دانشجویان و بازرگانان ایرانی به تبعید در اروپا و آمریکا رفتند. این افراد از خارج تلاش کردند حمایت غرب، به ویژه بریتانیا و آمریکا، را برای مقابله با انقلاب اسلامی جلب کنند.

طبق یک بازبینی سیاسی که توسط وزارت خارجه بریتانیا در آستانه سقوط شاه انجام گرفت، توصیه شده بود که ارتباط با گروه‌های مخالف داخلی و تبعیدی حفظ شود. بر این اساس، وزارت خارجه بریتانیا کانال‌های غیررسمی را باز نگه داشت، اگرچه بطور رسمی و عمومی بی‌طرف ماند.

بر اساس اسنادی که «میدل ایست مانیتور» در آرشیو ملی بریتانیا به آن دست پیدا کرده، یک سال پس از آغاز جنگ ایران و عراق، چندین ایرانی تبعیدی وفادار به پادشاهی پهلوی به وزارت خارجه بریتانیا مراجعه کرده‌اند. آنها به دنبال حمایت برای برنامه‌هایی بودند که انقلاب علیه حکومت روح‌الله خمینی را شعله‌ور سازد، حکومتی که بریتانیا آن را به رسمیت شناخته بود.

درخواست محمد درخشش برای حمایت انگلیس از جنبش معلمان

طبق این استاد در اوایل ژانویه ۱۹۸۱ (دی ۱۳۵۹)، سر جان گراهام، معاون وزارت خارجه، با محمد درخشش وزیر سابق دوره شاه و چهره‌ی مخالف روحانیت، دیدار کرد. درخشش درخواست حمایت بریتانیا از آنچه را «قیام» معلمان ایرانی خواند مطرح کرد؛ این درخواست در واکنش به تعطیلی مدارس و دانشگاه‌ها و کنترل روزافزون روحانیون بر سیستم آموزشی بود. او مدعی بود رئیس اتحادیه معلمان ایرانی با ۶۰۰ هزار عضو است.

او همچنین به گراهام اطلاع داد که در حال بسیج حمایت‌های خارج کشور برای جنبش معلمان است. وقتی درباره موضع سیاسی‌اش پرسیده شد، درخشش گفت که ابتدا از شاه انتقاد کرده و انقلاب را پذیرفته بود اما اضافه کرد «انقلاب آن چیزی نبود که او می‌خواست.»

طبق گزارش این دیدار، سر جان گراهام گفت که «پیشنهاد را به دقت بررسی خواهد کرد» و گفت که پس از بازگشت درخشش از سفر به آمریکا، دیدار دیگری برای بحث بیشتر داشته باشند. گراهام بعدها به بخش‌های اداری مربوطه توصیه کرد بررسی کنند که آیا درخشش واقعاً رهبری یک تشکل گسترده را بر عهده دارد یا نه. اگرچه گراهام تردید داشت که درخشش «شخصیتی برای رهبری جنبش مخالف» باشد، اما به سابقه او به عنوان «کاملاً قابل توجه» اشاره کرد.

پیام اردشیر زاهدی به بریتانیا

در اواخر ژانویه، اردشیر زاهدی وزیر خارجه دولت شاهنشاهی ایران، از طریق دوستش جولیان امری نماینده محافظه‌کار حامی مداخله و سیاستمدار اسرائیلی شناخته‌شده، پیامی به وزارت خارجه ارسال کرد. زاهدی ادعا کرد که رژیم خمینی «نزدیک به مرحله پایانی خود است.» او هشدار داد که حکومت بعدی ممکن است یا طرفدار غرب باشد یا طرفدار شوروی و استدلال کرد که هر برنامه اپوزیسیونی که بطور واضح از سوی آمریکا و بریتانیا حمایت شود «حمایت مهاجران ایرانی را به دنبال خواهد داشت.»

در پاسخ به امری، لرد پیتر کارینگتون وزیر خارجه وقت، دیدگاه‌های زاهدی را «جالب» خواند و از امری بابت به اشتراک گذاشتن نظرات تماس‌های ایرانی‌اش تشکر کرد.

معرفی «ارتش‌آزادیبخش» توسط صاحب‌دوانی

در ماه فوریه (بهمن ۱۳۵۹) ، آ. ه. صاحب‌دوانی، تاجر ایرانی مقیم بریتانیا، برای گروهی به نام ارتش آزادیبخش ایران درخواست حمایت بریتانیا را مطرح کرد. در دیداری با مقامات وزارت امور خارجه، وی گفت این گروه در چند پایتخت اروپایی فعال است. به گفته او، شورای این سازمان ۲۵ عضو داشت که ۱۵ نفر از آنها افسران ارتش ایران بودند که هنوز در داخل کشور خدمت می‌کردند و ۱۰ عضو دیگر نمایندگان منافع سیاسی و تجاری بودند. صاحب‌دوانی از ذکر اسامی خودداری کرد.

سند 2

گزارش وُوگان درباره این ملاقات می‌گوید که صاحب‌دوانی به او گفته است هدف ارتش آزادیبخش «آمادگی برای پر کردن خلأ قدرت پس از مرگ خمینی» است و ارتش ایران پایه اصلی حمایت از این سازمان به شمار می‌رود. صاحب‌دوانی ادعا کرد این گروه با روحانیون، طوایف و طبقه متوسط در ایران ارتباط برقرار کرده و اگرچه بیشتر فعالیت‌ها در غرب اروپا است، اما این گروه «توسط بسیاری از عناصر ناراضی در خود ایران نیز حمایت می‌شود.»

وقتی درباره برنامه‌های آینده ارتش آزایبخش ایران پرسیده شد، صاحب‌دوانی گفت این گروه قصد دارد «برای مدت اولیه حدود ۳ سال کنترل نظامی را در دست بگیرد» و سپس «قانون اساسی ۱۹۰۶ را با یا بدون سلطنت احیا کند.»

دو ماه بعد، وُوگان با شاهرخ فیروز سفیر سابق ایران، و نظام عامری فرزند شیخ خزعل رهبر طایفه‌ای در استان خوزستان دیدار کرد. آنها به بریتانیا توصیه کردند که فرودگاه مهرآباد را منفجر کند تا «چراغ سبز» برای کسانی باشد که قصد قیام برای سرنگونی رژیم را دارند. مقام بریتانیایی «از مشاوره‌ آنها تشکر کرد.» وُوگان در اظهار نظری که نشان می‌دهد بریتانیا واقعیت جدید ایران را غیرقابل بازگشت می‌دانسته، گفت «خوب بود اگر همه می‌توانستیم ساعت را به عقب برگردانیم.»

داگلاس هرد معاون وزیر خارجه بریتانیا در آوریل ۱۹۸۱، از وُوگان خواست با دکتر مهدی بهادری پسرعموی یکی از مقامات سابق دربار که در ایران زندانی شده بود، دیدار کند. بهادری برای جنبش مقاومت ایران به رهبری ارتشبد غلامعلی اویسی درخواست «حمایت اخلاقی» کرد. اویسی که به عنوان «قصاب تهران» به دلیل سرکوب اعتراضات معرفی می‌شد، از بریتانیا خواست «یک کلمه» به مقامات ترکیه بگوید تا به او «دست باز» در شرق آن کشور بدهند و همچنین منابع مالی در اختیارش بگذارند.

دیپلمات بریتانیایی این درخواست را رد کرد و گفت با وجود هرگونه پشیمانی درباره انقلاب ۱۹۷۹، این «یک واقعیت تثبیت‌شده» است. او دوباره تاکید کرد سیاست بریتانیا ارتباط با دولت فعلی ایران است و «نمی‌تواند هیچ حمایتی به اویسی ارائه دهد.»

در اوایل ژوئن (خرداد ۱۳۶۰) ارتشبد اویسی درخواست «همکاری مخفی» از بریتانیا برای فراهم کردن زمینه کودتای سیاسی احتمالی در ایران داشت. در جلسه‌ای با جرالد رایان دیپلمات سفارت بریتانیا در پاریس، ارتشبد اویسی ادعا کرد که «عوامل بریتانیایی» فعال بوده و «تاثیر قابل توجهی» در ایران دارند.

در این دیدار، اویسی گلایه کرد که جهان آزاد «مقاومت فعال‌تری» در برابر نفوذ کمونیسم روسیه در ایران نشان نداده است.

او همچنین ادعا کرد با جرج بوش معاون رئیس‌ جمهور وقت آمریکا دیدار کرده و بوش وعده حمایت لجستیک برای طرح‌هایش جهت سرنگونی رژیم ایران داده. اما وی هیچ حمایتی دریافت نکرده است.

دیپلمات بریتانیایی در قبال این اظهارات واکنش رسمی نداشت و تعهدی ارائه نکرد. اویسی درخواست کرد پیامش به دولت بریتانیا منتقل شود.

وزارت امور خارجه بعدها به رایان و همکارانش دستور داد بدون مشورت با مقامات بالا از هیچ دیداری با اویسی یا نمایندگانش استقبال نکنند و توصیه کرد در ارتباط با ایرانی‌ها محتاط‌تر باشند.

در ماه ژوئیه، دریادار احمد مدنی وزیر سابق و فرمانده نیروی دریایی ایران، از طریق پیتر تمپل- موریس نماینده مجلس که همسرش ایرانی بود، با وزارت امور خارجه تماس گرفت و درخواست دیدار با هیئت نمایندگی جبهه ملی به رهبری خود مدنی را داشت تا «کارت‌های خود را روی میز بگذارند.»

هنگامی که هیئت به رهبری دکتر پرویز اعتمادان با وُوگان دیدار کرد، آنها پیشنهاد کردند که «کشورهای کوچک خلیج فارس» می‌توانند حمایت مالی برای تحریک قیام در داخل ایران فراهم کنند. اگر بریتانیا واقعاً می‌خواست وضعیت ایران را اصلاح کند، «فقط کافی بود بطور ویژه به امارات متحده عربی فشار بیاورد» و مدنی و همراهانش «می‌توانند قیامی موفقیت‌آمیز را تضمین کنند.» اعتمادان معتقد بود مدنی «می‌تواند قطب جاذبه برای اپوزیسیون باشد.»

وقتی درباره نگرش نیروهای مسلح ایران پرسیده شد، اعتمادان گفت نیروی دریایی و نیروی هوایی «پس از ورود موفق مدنی و متحدانش، قیام خواهند کرد.»

مقام وزارت خارجه بریتانیا پاسخ داد که «همیشه خوشوقت خواهند بود که به گفته‌های گروه‌های ایرانی گوش دهند.» اما تاکید کرد که موضع بریتانیا حفظ «روابط دیپلماتیک (به نحوی) با رژیم فعلی» است و «باور دارد نباید در امور داخلی ایران دخالت خارجی شود.»

در آن زمان، وزارت خارجه تصمیم گرفت سیاست بریتانیا درباره ارتباط با اپوزیسیون ایرانی را پس از مشاهده افزایش تعداد و فعالیت تبعیدی‌ها بازنگری کند. بریتانیا، همانطور که آ. سی. میر رئیس بخش خاورمیانه وزارت امور خارجه گفت، نمی‌خواست «شک و تردید دولت انقلابی ایران را نسبت به اینکه ما در حال توطئه برای سرنگونی آن هستیم، بیشتر کند.» بریتانیایی‌ها همچنین تمایل داشتند «موقعیتی داشته باشند که بطور علنی و با صداقت انکار کنند که با گروه‌های مخالف مذاکره داشته‌اند.»

آ.سی. میر راهنمایی‌های زیر را درباره ارتباط با تبعیدی‌های ایرانی ارائه کرد که توسط وزارت امور خارجه تایید شد:
ما صرفاً گوش می‌دهیم بدون تعهد.
برای واسطه‌های متعدد روشن می‌کنیم که نمی‌توانیم از اپوزیسیون تبعیدی حمایت کنیم چون معتقدیم هیچیک از آنها شانس براندازی انقلاب را ندارند.
نمی‌خواهیم رابطه‌ای که با دولت جدید برقرار می‌کنیم به خطر بیفتد؛ دولتی که به رسمیت شناخته‌ایم.
باید همیشه به نامطلوب بودن قطع ارتباط با نظرات مخالفان در کشورهایی مانند ایران توجه کنیم.
قصد نداریم از هیچ گروه تبعیدی حمایت مالی یا غیرمالی کنیم.
نباید از پذیرش تبعیدی‌ها در دفتر خود، چه به درخواست خودشان یا درخواست شخص ثالث، خودداری کنیم.

در اواسط سال ۱۹۸۱، جولیان مری نماینده صهیونیست بریتانیایی، بار دیگر خواستار مداخله نظامی در ایران شد. او استدلال کرد که اپوزیسیون ایرانی در خارج کشور می‌تواند متحد شده و جایگزینی برای حکومت انقلابی فراهم کند. مری در نامه‌ای به لرد کارینگتون پیشنهاد داد که بریتانیا باید با آمریکایی‌ها درباره انجام عملیاتی مشابه کودتای ۱۹۵۳ علیه محمد مصدق در ایران مشورت کند. او پیشنهاد کرد که ممکن است بتوان عراق، پاکستان و عمان را متقاعد کرد که پایگاه‌های لازم برای چنین عملیاتی را فراهم کنند. مری هشدار داد که ممکن است بریتانیا و غرب «روزگاری بیدار شوند و ببینند که شوروی‌ها کنترل میدان‌های نفتی و تنگه‌های خلیج فارس را در دست گرفته‌اند.»

لرد کارینگتون پیشنهادات مری را رد کرد و در مورد کارآیی تبعیدی‌های ایرانی ابراز تردید نمود. با وجود اذعان به اینکه وضعیت در ایران «بی‌شک خطرناک» است، او اشاره کرد که حزب جمهوری اسلامی «به نظر می‌رسد که کنترل اوضاع را در دست دارد». وی افزود که بریتانیا هنوز نشانه‌ای از یک اپوزیسیون مؤثر ندیده و نتیجه‌گیری کرد که «احتمالاً هیچ گزینه‌ای جز اجازه دادن به انقلاب ایران برای طی مسیر خود بدون دخالت خارجی وجود ندارد.»

مخالفت با دخالت مستقیم

در همین حال، سِر گراهام از تمایل امری به «مداخله مستقیم» در ایران انتقاد کرد. او در پاسخ خود تأکید کرد که در دنیای امروز، ایرانی‌ها «باید خود سرنوشت‌شان را رقم بزنند». او گفت: «اگر این موضوع به کودتای متقابلی بیانجامد که نتیجه اتحاد اپوزیسیون ایرانی علیه جمهوری اسلامی خمینی باشد، تردیدی نیست که ما قادر به کنار آمدن با نتیجه خواهیم بود.» با این حال، گراهام تأکید کرد که «باور ندارد هیچ تبعیدی‌ای که شانس بازگشت داشته باشد، از حمایت بریتانیا یا آمریکا بهره‌مند شود یا بخواهد از آن سود ببرد.»

در ماه سپتامبر (شهریور ۱۳۶۰) مارشال دبلیو.جی هرینگتون معاون نیروی هوایی بریتانیا با دریاسالار کمال حبیب‌اللهی دیدار کرد. حبیب‌اللهی آخرین فرمانده نیروی دریایی شاهنشاهی ایران پیش از انقلاب ۵۷ و از اعضای «آزادگان ایران» بود، سازمانی نظامی‌گرا و ملی‌گرا که در بریتانیا، آمریکا و فرانسه فعالیت داشت و تحت ریاست ارتشبد بهرام آریانا فرمانده سابق کل نیروهای مسلح شاهنشاهی اداره می‌شد. دریاسالار حبیب‌اللهی هشدار داد که ارتش ایران تحت حکومت انقلابی چنان تغییر کرده که اگر قدرت را به دست بگیرد، ایران «شبیه لیبی تحت رهبری سرهنگ قذافی» خواهد شد. او استدلال کرد که برای جلوگیری از گرایش رهبری [ایران] به اتحاد جماهیر شوروی، حمایت زودهنگام غرب ضروری است.

درخواست استقرار «مصیره»

در گزارشی از این دیدار، هرینگتون اشاره کرد که حبیب‌اللهی و همکارانش در گروه «آزادگان ایران» به کشورهایی مانند بریتانیا به‌ عنوان منبعی برای «حمایت اخلاقی» نگاه می‌کنند. او معتقد بود که آنها «مشتاق هستند پایگاهی- احتمالاً در یک جزیره‌- برای فعالیت و تأثیرگذاری بر امور ایران به دست آورند.» هرینگتون گمان می‌کرد که منظور حبیب‌اللهی جزیره «مصیره» در شرق سواحل عمان در دریای عرب باشد که بزرگترین جزیره آن کشور است.

در پاسخ، «مایرز از اداره خاورمیانه وزارت خارجه بریتانیا به هرینگتون توصیه کرد که بریتانیا باید «اطلاعات خود را به حداکثر و تعهدات خود را به حداقل برساند.»

در همان ماه، وزارت دفاع بریتانیا از وزارت خارجه خواست تا با اسد همایون دیدار کند؛ وی تا زمان انقلاب از مقامات سفارت ایران در واشنگتن بود و اکنون هماهنگ‌کننده «آزادگان ایران» به‌ شمار می‌رفت. در دیداری با وُوگان، اسد همایون خواهان «برقراری ارتباط با دولت بریتانیا» شد.

وُوگان تأکید کرد که بریتانیا همواره آماده شنیدن دیدگاه‌های ایرانیانی است که مایل به ارائه چشم‌انداز درباره اوضاع ایران باشند، اما یادآور شد که «هیچگونه ارتباط منظم با هیچ گروهی، به‌ ویژه آنهایی که در مخالفت با رژیم کنونی قرار دارند، مطرح نیست.» او به اسد همایون یادآوری کرد که بریتانیا رژیم انقلابی را به رسمیت می‌شناسد و «بر این باور است که ایران باید بدون دخالت خارجی مشکلات خود را حل کند.»

سرانجام در اواسط نوامبر ۱۹۸۱ [آبان ۱۳۶۰] سر جان گراهام معاون وزارت خارجه به درخواست شماری از مقامات سابق ایرانی با آنها دیدار کرد. او به آنها گفت که دوران دخالت بریتانیا در امور داخلی ایران بسر آمده است. وی تأکید کرد که رژیم انقلابی «احتمالاً موقعیت خود را تثبیت خواهد کرد و به‌ تدریج نظم بیشتری بر کشور و اقتصاد حاکم خواهد ساخت.»

برگرفته از سایت کیهان لندن

چقدر این پست مفید بود؟ روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد آرا: 0

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

همانطور که این پست را مفید دیدید ...

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید!

متاسفیم که این پست برای شما مفید نبود!

اجازه دهید این پست را بهتر کنیم!

به ما بگویید چگونه می توانیم این پست را بهبود دهیم؟

مطالب بیشتری که ممکن است مورد علاقه شما باشند

دیدگاه خود را درباره این مطلب با ما و دیگران در میان بگذارید (حداکثر ۱۰۰۰ کاراکتر):

این وب سایت از کوکی ها برای بهبود تجربه شما استفاده می کند. ما فرض خواهیم کرد که شما با این مسئله موافق هستید ، اما در صورت تمایل می توانید انصراف دهید. تائید بیشتر بخوانید