این متن در 24 ژانویه 2025 به عنوان سخنرانی در کلوتن (CH) به مناسبت اهدای «جایزه روپکه» مؤسسه لیبرال زوریخ به رئیسجمهور آرژانتین، خاویر میلی، ارائه شد.
هنگامی که در حال آمادهسازی برای کتاب خود با عنوان «عصر میلی» ویدیوهای خاویر میلی را تماشا میکردم، یک چیز به ویژه توجه من را به خود جلب کرد، و آن سهولت و بداهتی بود که خاویر میلی از مفهوم «نبرد فرهنگی» استفاده میکرد، گویی که هر کسی در آرژانتین دقیقاً میداند که این چیست.

حال نبرد فرهنگی چیست؟ نبرد فرهنگی، نبرد بر سر ایدهها و ارزشهای بهتر است. این در مورد گسترش ایدههای آزادی و جایگزینی آن با ایدههای دولتگرایی است. در نبرد فرهنگی، تیم آزادی با تیم دولت در حال رقابت است.
چرا نبرد فرهنگی اینقدر مهم است؟ خب، فرهنگ چارچوبی را تعیین میکند که ما با آن جهان را تفسیر میکنیم، و بر اساس این تفسیر عمل میکنیم. اگر بتوانم بر چارچوب تفسیری تأثیر بگذارم، میتوانم بهطور غیرمستقیم بر رفتار مردم تأثیر بگذارم. و این چارچوب تفسیری توسط تصاویر، الگوها، هنر، تاریخ، روایتها، نمادها، سنتها، ایدهها، ارزشها و کلمات شکل میگیرد.
فقط یک مثال. وقتی برای یک واقعیت از مفهوم «عدالت اجتماعی» استفاده میکنم، یا برای همان واقعیت از مفهوم «غارت» استفاده میکنم، جهان را کاملاً متفاوت میبینم. دولتگرایان در نبرد فرهنگی بسیار موفق بودهاند. زیرا امروزه اگر دولت با تهدید به خشونت از عدهای پول بگیرد تا آن را به دیگران بدهد، اکثریت مردم آن را «از نظر اجتماعی عادلانه» میدانند. غرایز پست مانند حسادت، نفرت و کینهتوزی تحت پوشش عدالت اجتماعی ناگهان به فضیلت تبدیل میشوند.
در نبرد فرهنگی، موضوع فقط نشان دادن این نیست که دولتگرایی یا سوسیالیسم از نظر اقتصادی یک فاجعه است، بلکه موضوع روایتها، ارزشها و نهادهایی است که سرمایهداری بر آنها تکیه دارد. زیرا هر نظامی به یک توجیه اخلاقی نیاز دارد. در واقع، چپگراها، زمانی که پس از سقوط دیوار، شکست سوسیالیسم از نظر اقتصادی برای همه آشکار شد، بر مسائل فرهنگی تمرکز کردند. از این رو واژهی مارکسیسم فرهنگی ایجاد شد که دیگر بر استثمار کارگران توسط کارآفرینان تمرکز نمیکند. زیرا کارگران همیشه فقیرتر نشدند، همانطور که مارکس پیشبینی کرده بود، بلکه همیشه ثروتمندتر شدند.
استدلال جدید چپگراها اکنون این بود: سرمایهداری اگرچه کارآمد است، اما ناعادلانه است. در آن درگیری و ظلم وجود دارد: در سرمایهداری، ثروتمندان فقرا را سرکوب میکنند. در جامعهی مردسالار، مردان زنان را سرکوب میکنند؛ دگرباشان جنسی و اقلیتهای جنسی را سرکوب میکنند. در نژادپرستی ساختاری، سفیدپوستان افراد تیرهپوست و مهاجران را مورد تبعیض قرار میدهند، و در بحران زیستمحیطی، انسان طبیعت را استثمار میکند. در تمام این درگیریهای مصنوعی ایجاد شده، باید کسی به کمک ضعیفان و ستمدیدگان، اقلیتها بیاید. چه کسی؟ دولت. و برای اینکه بتواند به طور موثر کمک کند، به قدرت بیشتری نیاز دارد. نتیجه برای دولتگرایان یک پیروزی بود.
علاوه بر این، افراد «وُک» (woke) و مارکسیستهای فرهنگی تلاش میکنند تا نهادهایی را نابود کنند که در آنها ارزشهای جامعه مدنی ترویج و آموزش داده میشوند، به ویژه خانواده و مسیحیت. زیرا در آنجا ارزشهایی مانند سختکوشی، صرفهجویی، فداکاری، مسئولیتپذیری، دوستی، نیکوکاری، عشق به حقیقت و عدالت، زندگی، آزادی و مالکیت منتقل میشوند.
کسی که اهمیت نبرد فرهنگی را تشخیص داده و مانند هیچ کس دیگری آن را رهبری میکند، خاویر میلی است. او بارها تأکید میکند که دولتگرایی نه تنها از نظر اقتصادی یک فاجعه است، بلکه از نظر اجتماعی نیز با از بین بردن خانوادهها و انسجام فاجعه آمیز است، از نظر اخلاقی فاجعه است زیرا خشونت را ترویج و مشروعیت میبخشد؛ از نظر فرهنگی فاجعه است زیرا یکسانساز است؛ و از نظر زیباییشناختی نیز فاجعه است، زیرا ساختمانهای پیشساخته را تولید میکند. و گویی این کافی نیست، بیش از 150 میلیون نفر نیز به نام آن کشته شدهاند. در واقع، چپگراها نبرد فرهنگی را چنان درخشان رهبری کردهاند که علیرغم این نتایج، هنوز افرادی وجود دارند که آشکارا خود را چپ یا سوسیالیست میخوانند.
خاویر میلی پس از پیروزی در آرژانتین، میتوانست بر تحکیم قدرتش در آرژانتین تمرکز کند. اما نه، زیرا موضوع برای او قدرت نیست، موضوع برای او هدف است: آزادی، و آن هم در سراسر جهان. او از هیچ فرصتی برای ترویج ایدههای آزادی در صحنه جهانی دریغ نمیکند. سال گذشته در داووس، هامبورگ، سازمان ملل متحد، G20، حمایتش از اعلامیه تمدن غربی، دیروز دوباره سخنرانی تاریخی در داووس و امروز در زوریخ داشت.
ما لیبرتارینها هرگز چنین رسانهای نداشتهایم، مانند آنچه که اکنون با ریاست جمهوری خاویر میلی داریم. و خاویر میلی میداند که چگونه از این رسانه با نیرویی باورنکردنی، اشتیاق و اصالت استفاده کند. او آنچه را که فکر میکند میگوید و کاری را که میگوید انجام میدهد. قلبها به سوی او پرواز میکنند و چپگراها در سراسر جهان در حال عقبنشینی هستند؛ آنها دچار وحشت شدهاند. برای همه اینها و اینکه خاویر میلی نبرد فرهنگی را نیز به سوئیس و مؤسسه لیبرال آورده است، مایلم از او تشکر کنم. زنده باد آزادی لعنتی!

دکتر فیلیپ باگوس استاد اقتصاد در دانشگاه ری خوان کارلوس است و در حوزههای پولی و چرخههای تجاری صاحبنظر است.
حساب کاربری اکس (توئیتر):
HTTPS://X.COM/IRANSAAT0/STATUS/1892970878897471940